تبلیغات الماس

مطالبی که دراین مقاله میخوانید ...

تأثیر روشهای تبلیغاتی بر فروش

تبلیغات نقش اساسی در ایجاد تقاضای محصول و سهم بازار بازی می کند. با برجسته کردن ویژگی های متنوع محصولاتی که ممکن است مصرف کنندگان قبلاً آنها را نمی شناسند ، مصرف کنندگان را به هم متصل می کند. تبلیغات باعث ایجاد اشتیاق برای محصولات می شود و مصرف کنندگان عملاً در جستجوی چنین کالاهایی هستند تا زمانی که آنها نتوانند آنها را مصرف و آزمایش کنند. اکنون در هزاره جدید ، حتی یک شرکت کوچک یا کشور کوچک می تواند از چنین تکنیک های تبلیغاتی از طریق رسانه های پویا و فناوری اطلاعات استفاده کند و می تواند در عرض چند ثانیه در سراسر جهان تبلیغ کند. شرکتها یا کشورهایی که قبلاً ناشناخته بودند و تأثیر و تأثیر زیادی در بازار جهانی نداشتند ، اکنون تقاضای زیادی برای محصولات و خدمات خود از طریق رسانه و فناوری اطلاعات ایجاد می کنند. اما از طرف دیگر بسیاری از شرکتها از نوع تأثیرگذاری بر الگوی فروش خود آگاه نیستند.

سؤالاتی ایجاد می شود که آیا تبلیغات به شرکت ارزش افزوده می دهد یا خیر. با کمی تحقیق روی این جنبه ، مطالعه خود را به این منظور متمرکز می کنیم. اهداف ما را می توان به صورت خلاصه بیان کرد

آیا تبلیغات به افزوده است؟

تأثیر تبلیغات بر فروش

تفاوت بین تأثیر در درجه و زمان در صنعت

پیامدهای بازاریاب

بررسی :

همه تبلیغات نه به گونه ای طراحی شده اند که مستقیماً به فروش منجر شوند. به عنوان مثال، برخی از تبلیغات ممکن است در دراز مدت برای ایجاد تصویر با برند بلند مدت باشد. این که آیا برای اهداف کوتاه مدت یا بلند مدت طراحی شده است، تبلیغات به رشد یا حداقل فروش راکد کمک می کند. بنابراین از تبلیغات به طور مستقل برای اندازه گیری تغییر در فروش استفاده می شود. با توجه به ابراهیم و لودیش، با این وجود، یک مسئله واقعی و مهم در اثربخشی تبلیغات “فروش افزایشی یک محصول بیش از و بالاتر از مواردی است که بدون تبلیغات یا تبلیغ اتفاق می افتد.” اگر کوتاه مدت باشد. تبلیغات می تواند منجر به فروش بالای پایدار شود، شرکت “بیشترین استفاده را از تبلیغات می کند”. اگرچه مدیران تبلیغات مدت هاست که این ایده را در نظر گرفته اند که تاثیر تبلیغات بر فروش ممکن است طولانی تر در مقایسه با دوره فعلی “بصری جذاب” باشد، بسیاری از آنها هنوز هم فکر می کنند که تأثیر تبلیغات بر فروش برای دوره کوتاه تر است. آنها همچنین معتقدند كه، در همه موارد، استفاده بیشتر و طولانی تر از تبلیغات دقیق تر از استفاده های كمتر و كوتاه تر از آن است – چه تبلیغات مستقیم باعث افزایش فروش می شود. ابراهیم و لودیش  اظهار داشتند كه در نتیجه ، تبلیغات زیادی هدر می رود، بیشتر به دلیل عدم تدابیری كه می تواند به مدیر تأثیر تبلیغات كوتاه مدت در فروشهای بلند مدت نشان دهد. باس به دلیل عدم توانایی ما در جدا کردن جلوه های تبلیغاتی از دیگر جلوه ها ، و کمیت چنین جلوه هایی ، اظهار تأسف کرد: “هیچ مشکلی دشوارتر، پیچیده تر یا بحث برانگیز در بازاریابی از اندازه گیری وجود ندارد. تأثیر شیوه های تبلیغاتی بر فروش. “

در گذشته ، مطالعات بسیاری انجام شده است ، تلاش می شود عامل اصلی تأثیرگذاری بر فروش مشخص شود. کار اولیه در رابطه با تبلیغات و فروش تمایل داشت که تبلیغات را به عنوان مانعی برای ورود تلقی کند ، به کالدور) مراجعه کنید ، و از طریق تأثیر آن بر تمایز محصول کار می کند. در و اخیراً در تبلیغات از طریق نقش خود به عنوان سرمایه گذاری در ظرفیت اضافی مورد مطالعه قرار گرفته است.

هر ماه ، میلیاردها روپیه برای تبلیغات هزینه می شود و یکی از نیروهای قدرتمند برای خیر یا شر است. خوب به نظر می رسد زیرا رسانه و تبلیغات تأثیر مثبتی بر تقاضای بازار ، فروش و سهم بازار دارند. دافی دریافت که تبلیغات در ترکیب تقاضای مصرف کننده کل تأثیر دارد. این شر شر محسوب می شود زیرا میلیاردها تومان صرفاً برای فروش محصولات و خدمات مشابه با گمراه کردن مصرف کنندگان و گمراه کردن منابع ، تلف می شوند. این مسئله حتی وقتی جدی باشد که بار این سوء استفاده ها توسط قربانیان ، مصرف کنندگان و پرداخت کنندگان مالیاتی که به دلیل چنین جنگ تبلیغاتی تحمیلی بر آنها تحمل شده اند ، متحمل شده است.

تبلیغات ساختار اقتصاد را تغییر می دهد. مولر و هام  دریافتند که ساختار اقتصاد تغییر می کند و تمرکز تمایل به سرعت با شدت بالای تبلیغات افزایش می یابد. این یافته ها نشان می دهد که تبلیغات یکی از قدرتمندترین ابزار در شکل دهی به تقاضای مصرف کننده است.

تبلیغات تکراری باعث ایجاد جذابیت و همچنین حفظ مشتری و افزایش فروش می شود. معتقد است که تبلیغات قدرت خارق العاده ای دارند و در بیشتر زمان ها، مؤثر است. چنین قدرت خارق العاده ای در صورت رونمایی از مشتریانی که اغلب از ویژگیهای مختلف محصول یا خدمات اطلاع کافی ندارند، ممکن است به راحتی جمع شود.

از آنجا که رقابت بین بنگاه ها رو به افزایش است ، هدف اصلی آنها تعریف استراتژی های آنها به منظور دستیابی به حداکثر عملکرد، و در نتیجه فروش شتاب بیشتر است. در گذشته ، مطالعات بسیاری انجام شده است ، تلاش می شود عامل اصلی تأثیر در فروش صنعت مشخص شود. کار اولیه در مورد تبلیغات، روابط فروش تمایل داشت که تبلیغات را به عنوان موانعی برای ورود تلقی کند، به کالدور) مراجعه کنید، از طریق تأثیر آن بر تمایز محصول. در کومانور و ویلسون، از طریق نقش خود به عنوان سرمایه گذاری در ظرفیت اضافی، تبلیغات مورد بررسی قرار گرفته است.

رابطه بین شیوه های تبلیغاتی و فروش شاید پرکاربردترین پدیده واحد در سیاست تجارت باشد. اگرچه، چند دهه است که از نخستین مطالعات منتشر شده، خبر از یك انجمن سودآوری سهم بازار مثبت داده شده است (گیل، شفرد ) ماهیت این رابطه همچنان توجه زیادی را به خود جلب می كند. در حالی که ما مشاهده می كنیم كه بسیاری از متخصصان این نظر را دارند كه سهم بیشتر بازار منجر به سود بیشتر می شود، یافته های تحقیق نشان می دهد كه انجمن سودآوری سهم بازار به تنظیمات استراتژیك و رقابتی بستگی دارد و جلوه های جنجالی حداقل یك جزء قابل توجه از انجمن اندازه گیری شده را به خود اختصاص می دهد. از همه این موارد، این سؤال پیش می آید: آیا دنبال سهم بازار استراتژی مناسبی برای افزایش سود بنگاه ها است؟ استراتژیست های تجاری در این باره تقسیم می شوند. برخی از مطالعات نشان می دهد که مشاغل با سهم کم می تواند بسیار سودآور باشد (وو، شوالباخ ​​) علاوه بر این، ارتباط جنجالی بین شیوه های تبلیغاتی و فروش توسط جاکوبسون، روملت و ونسلی و ژاکوبسون و آکر  یافت شده است. از سوی دیگر ، یافته غالب تحقیقات قبلی رابطه مثبت و معناداری بین سهم بازار و سودآوری دارد. نشان داده است که شرکتهایی که سهم بازار را افزایش داده اند احتمالاً عملکرد بالاتری دارند و به ویژه عملکرد مالی پیشرفته ، رضایت مشتری بیشتر و فروش کلی افزایشی را بدست می آورند. این برای همه اندازه های شرکت صدق می کند. برای اطمینان از مزیت رقابتی ، شرکت ها باید در کنار سود کلی سهم بازار را در نظر بگیرند.

محققان از دو مکتب فکری در مورد تأثیر تبلیغات به عنوان یک عامل رقابتی حمایت می کنند. در مکتب اول اندیشه (اقتصاد صنعتی) تبلیغات به عنوان یک عامل تمایز محصول به ویژه هنگامی که دومی پلاسما است مورد توجه قرار می گیرد. ثابت شده است که تبلیغات با ایجاد تمایز محصول و موانع ورود (هزینه مهم غرق شده) باعث افزایش فروش و کاهش رفاه مصرف کننده می شود. این نوع تمایز فقط در بازارهای رقابت ناقص ظاهر می شود. مدرسه دیگری بر شخصیت آموزنده تبلیغات متمرکز است و ادعا می کند که تبلیغات بازار را رقابتی تر می کند و با تهیه اطلاعاتی از قیمت و کیفیت به مصرف کنندگان ، سهم بازار را کاهش می دهد.

پایداری بازاریابی میزان تحقق نسبتاً کوتاه مدت در ترکیب بازاریابی مانند مخارج تبلیغاتی را تحت تأثیر قرار می دهد و تأثیر طولانی مدت بر فروش دارد

اگرچه اخیراً در بازاریابی کاربرد دارد، پسماند یا پایداری، توجه بیشتری را به خود جلب کرده است زیرا چشم انداز ابتکاری در مورد موضوع مهم استقرار موثر بازاریابی در دراز مدت را ارائه می دهد. اگر شرکت ها بتوانند میزان فروش افزایشی را بدون هزینه های تبلیغات اضافی به دست آورند، می توان منابع کمیابی را برای اهداف دیگر ذخیره کرد.


محصولات مرتبط