تبلیغات الماس

مطالبی که دراین مقاله میخوانید ...

تبلیغات ۲ زبانه – ۱

تبلیغات 2 زبانه

در برخی مناطق، نسبت کل جمعیتی که به یک زبان دوم صحبت می کنند

روان به میزان قابل توجهی قابل توجه است و به دلیل الگوهای مهاجرت و جمع آوری همچنان در حال افزایش است.

به عنوان مثال ، یکی از بزرگترین بخش های دو زبانه در ایالات متحده آمریکا جمعیت اسپانیایی است. بر فراز

72 از 31 میلیون اسپانیایی آمریکایی در ایالات متحده هر دو انگلیسی و اسپانیایی صحبت می کنند.

اگر کسی در نظر داشته باشد که قدرت خرید بازار اسپانیایی تخمین زده می شود

بیش از 300 میلیارد دلار و بسیاری از گروه های دو زبانه دیگر در ایالات متحده وجود دارد

نیاز به مطالعه مصرف کنندگان دو زبانه مشهود است. به ویژه، درک چگونگی دو زبانه

مصرف کنندگان تبلیغات را به زبان اول خود در مقابل زبان دوم خود پردازش می کنند که از اهمیت ویژه ای برخوردار است

بازاریاب ها

در این مقاله، ما بررسی خواهیم کرد که چگونه تصاویر می توانند پردازش آگهی را با دو زبانه تقویت کنند

مصرف کنندگان تحقیقات گسترده در روانشناسی برای شناسایی مناطقی که نشانه های غیر کلامی می توانند اثربخشی تبلیغات را که افراد دو زبانه را هدف قرار می دهد، مورد استفاده قرار خواهند گرفت. اول، ما بررسی می کنیم

ادبیات مربوط به مسئله بیان معنایی کلمات در زبانها.

تصاویر برای بهبود برابری بین زبانی تبلیغات ارائه شده است. سپس، ما بررسی می کنیم

رابطه بین کلمات در هر زبان و مفاهیمی که آنها بیان می کنند. تصاویر هستند

پیشنهاد شده است تا پردازش پیام ها به زبان ضعیف تر افراد تسهیل شود.

مفهوم زبانهای متداول

تبلیغات 2 زبانه - 1

مفاهیم و بازنمودهای آنها

 در روانشناسی شناختی و روانشناسی شناختی، تمایز اغلب انجام می شود

بین کلمات و مفاهیمی که آنها ارائه می دهند. بنابراین، جدایی بین فرم و

معنی می توان کلمات را به عنوان موجودات خارجی که به عنوان برچسب برای مفاهیم داخلی استفاده می شوند تصور کرد

یا در عوض، به عنوان سازه های ذهنی درونی مرتبط با مفاهیم اطلاعات مربوط به کلمات به عنوان بخشی از نوشته های واژگانی در واژگان موجود است. اطلاعاتی درباره مفاهیم، یا معانی کلمات، در یک سیستم معنایی موجود است که شامل یک شبکه ای از مؤلفه ها یا ویژگی های ممکن معنایی، که هر معنی کلمه ای مشخص می شود با یک زیر مجموعه یا یک الگوی خاص فعال سازی در کل سیستم.

 این مفهوم سازی کلمات و مفاهیم با رویکرد کد دوگانه به آن سازگار است

حافظه  نظریه رمزگذاری دوگانه معتقد است که فعالیت شناختی است

واسطه دو سیستم نمادین مستقل اما بهم پیوسته که مخصوص رمزگذاری هستند، سازماندهی، ذخیره و بازیابی دو نوع اطلاعات محرک. یک سیستم، تصویر

سیستم، برای پردازش اطلاعات ادراکی در مورد اشیا غیر کلامی و

وقایع و برای ایجاد تصاویر ذهنی از چنین وقایع. سیستم دیگر، سیستم کلامی است

تخصصی برای پردازش اطلاعات زبانی و تولید گفتار. کد دوتایی

نظریه به مسئله سیستمهای جداگانه برای اطلاعات کلامی و “مفهومی” می پردازد، اما او

تعریف سیستم تخیلی کاملاً با نظریه های جدیدتر همخوانی ندارد

در مورد تفکیک حافظه واژگانی (کلامی) از مقابل معنایی (مفهومی). مطابق با

این مدل های روانشناختی، مفاهیم بازنمودهای متفرقه و هر دو کلمه و تصویر هستند

بازنمودهای سطحی از این مفاهیم هستند. در حالی که کلمات لزوماً به معنایی نیاز ندارند

پردازش، تصاویر شامل پردازش در سطح معنایی هستند.

با این حال، از نظر عملیاتی، هر دو رویکردها مطابقت دارند که اطلاعات تصویری با توجه به نتایج برتر ارائه می دهد

اقداماتی مانند فراخوان و اینکه وظایف را تسهیل می کند مانند، ترجمه کلمه نظریه پردازان کد دوگانه استدلال می کنند که دانش در مورد جهان (دانش معنایی)

تبلیغات 2 زبانه - 1

با توجه به روشی که در آن دانش کسب می شود و بنابراین متفاوت است نمایه های اساسی یا سیستم معانی به دو شکل سطح دسترسی پیدا می کنند: کلمات در مقابل تصاویر از آنجا که کدهای دوگانه برای عکس ها آسان تر از کلمات هستند به نظر می رسد که تصاویر منجر به فراخوان برتر از کلمات می شوند. به همین ترتیب، اکثر محققان دو زبانه فعلی موافقند که، حتی اگر دو نفر نباشند

کدهای کیفی متفاوت برای دو نمایش سطح مختلف (کلمات و تصاویر)، تصاویر می توانند به طور مؤثرتر و یا مستقیماً از کلمات به سیستم مفهومی دسترسی پیدا کنند.

کلمات و مفاهیم: من می گویم “سیب زمینی”، “شما می گویید “

 یکی از موضوعاتی که بیشتر در مطالعات روانشناسی شناختی دوزبانه بررسی شده است

این است که آیا کلمات معادل ترجمه در دو زبان به همان مفهومی دسترسی پیدا می کنند

نمایندگی (نمایندگی اشتراکی) یا در صورت وجود سیستم مفهومی مجزا برای هر کدام زبان (نمایندگی مستقل). علیرغم تلاشهای بیشمار برای تعیین اینکه کدام دیدگاه است

صحیح، نتایج غیرقابل نتیجه است، اگرچه به نظر می رسد بیشتر شواهد به این دیدگاه اشاره دارند که دو زبان دو زبانه یک سیستم مشترک معنایی-مفهومی مشترک بجای از دیدگاههای شدید سیستمهای مشترک در مقابل سیستمهای مستقل، الگویی که امکان اشتراک گذاری را فراهم می آورد و به نظر می رسد برخی از استقلال به طور همزمان برای یافته های قبلی بهتر حساب می کنند.

 یکی از این مدلها مدل ویژگی مفهومی یا است که در آن استفاده می شود کلمات در هر زبانی که با دو زبانه شناخته می شوند، یک سری ویژگی های مفهومی را فعال می کنند. اینها ویژگی ها یا مفاهیم، مستقل از زبان هستند و توزیع می شوند، بنابراین یک کلمه به آن متصل می شودتعدادی مفاهیم که در نهایت معنای ذهنی کلمه را برای هر یک تعریف می کنند.

به عنوان مثال، شخصی ویژگی های فعال شده توسط کلمه “دوست” لزوماً یکسان نیستند ویژگی های فعال شده توسط معادل ترجمه اسپانیایی زبان، “آمیگو” ممکن است “دوست” باشد در ارتباط با مفاهیم [مک دونالد] و [صداقت]، در حالی که ممکن است “آمیگو” با آن در ارتباط باشد مفاهیم [صداقت] و [مرد].

تفاوت در ویژگی های مفهومی مربوط به هر یککلمه معادل ترجمه می تواند به دلیل شرایط متفاوتی باشد که در آن کلمات آموخته می شوند و به طور معمول استفاده می شود شکل 1 پیوندهای فرضی بین دو معادل ترجمه را نشان می دهد کلمات و مفاهیمی که با آنها در ارتباط هستند.

همانطور که نشان داده شده، گره های مفهومی متصل به “دوست” ممکن است همان موارد متصل به نباشد.

طرح های دانش: طرحواره “دوست” انگلیسی و طرح “آمیگو” اسپانیایی.

آزمایشات CFM دریافته است که کلمات مشخص (به عنوان مثال ، “پنجره”) ویژگی های مفهومی بیشتری را با یکدیگر به اشتراک می گذارند زبانها از کلمات انتزاعی (به عنوان مثال ، “عشق”).

این تفاوت در آن کلمات انتزاعی آشکار است اغلب به نظر نمی رسد که ترجمه دقیقی داشته باشند. د گروت (1992) دلیل این امر را نظریه می کند تفاوت ممکن است در عملکرد و ظاهر اشخاص بتنی (به عنوان مثال، سیب، صندلی) باشد. در جوامع مختلف زبان یکسان باشید بنابراین، زبان آموز زبان ایجاد می کند نمایندگی برای یک کلمه خاص خاص که در زبانها نسبتاً کمی متفاوت است.

چکیده کلمات دارای منابع خارجی نیستند که بتوانند طی فرایند یادگیری مورد بازرسی قرار گیرند، بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که محتوای نمایندگی های در حال توسعه در سراسر زبان مشابه باشد.

معانی کلمات انتزاعی را باید از یک منبع عینی (به عنوان مثال، فرهنگ لغت) به دست آورد، یا مهمتر از همه، با استنباط آنها از زمینه هایی که در آن استفاده شده است. از آنجا که

متن ها احتمالاً بین زبانها، یا فرهنگها متفاوت است، معانی این کلمات نیز وجود دارد احتمالاً متفاوت است تفاوت بین کلمات مشخص و انتزاعی نیز وجود دارد تنظیمات یک زبانه به عنوان مثال، در آزمایش با افراد یک زبانه، د گروت دریافت که کلمات مشخص با مفاهیمی که ارائه می دهند پیوندهای بیشتر و قوی تری دارند

از کلمات انتزاعی شواهد تجربی برای یک نوع خاص از کلمات انتزاعی، کلمات دارای احساسات فراوان است. این که آیا یک کلمه دارای احساسات است یا از نظر عاطفی خنثی است پیدا شده است.

تبلیغات 2 زبانه - 1

تاثیری بر میزان همپوشانی در ویژگیهای مفهومی بین کلمات معادل ترجمه. دو نشانه از این پدیده وجود دارد: اول اینکه برخی از زبانها زبان بیشتری دارند کلمات احساسی نسبت به دیگران، بنابراین یک کلمه به یک زبان ممکن است معنای دو یا چند مورد را در برگیرد کلمات به زبان دیگری دوم، حتی اگر تعداد کلمات عاطفی در هر دو مورد مشابه باشد زبانها، مرجع كلمات مربوطه در دو زبان ممكن است متفاوت باشد.

ما می توانیم نتیجه بگیریم که کلمات دارای احساسات دارای همپوشانی مفهومی بیشتری بین یکدیگر هستندترجمه – معادل آن از کلمات بی عاطفه-بی طرف. متغیر دیگری که در سازمان واژگان شناسی تأثیر دارد، وضعیت شناختی است کلمات وقتی کلمه ترجمه آن به نظر می رسد و شبیه آن است ، یک کلمه شناختی است.

برای به عنوان مثال، “اعتیاد” و شناختی هستند، در حالی که “کتاب” و غیر شناختی هستند. مطابق، شناختگان ویژگیهای مفهومی بیشتری را در مقایسه با غیرقابل شناختن در مقایسه با ترجمه دارند. ممکن است اثرات شناختی بر روی سازمان واژگونی رخ دهد به دو عامل: اول، کلمات معادل ترجمه ناشناخته به طور کلی از یکسان گرفته می شوند ریشه در یک زبان اصلی والدین (به عنوان مثال، لاتین یا یونانی)، بنابراین آنها احتمالاً آنها را حفظ کرده اند

معنی این ریشه به مرور زمان در نتیجه ، شناختگان ممکن است معانی مشابهی داشته باشند. یکی دیگر

دلیل اثر شناختی ممکن است زبان آموزان زبان دوم باشد که متوجه فرم نشده اند

شباهت بین یک کلمه شناختی و ترجمه آن فرض کنید که این دو نیز دارای یک معنی هستند

شباهت، به راحتی کلمه جدید را با مفهوم اول پیوند می زند

کلمه زبان . به دنبال این استدلال، می توانیم در یک مورد استنباط کنیم

که یک تبلیغ کننده در حال هدف قرار دادن سخنرانان خانواده های مختلف زبان (به عنوان مثال فنلاندی و فرانسوی)، بیشتر کلمات غیرشناختی خواهند بود. بنابراین، در چنین مواردی مفهومی کمی وجود نخواهد داشت بین کلمات در هر زبان همپوشانی دارید.

پشتیبانی نظری از دوگانگی مشخص شده توسط در تعدادی از پشتیبانی پیدا می کند نظریه ها، که به توضیح فرآیندهای اساسی در نتیجه طرح های خاص زبان کمک می کنند.

اتصال مکرر مفاهیم خاص با یک کلمه L1 – برای مثال، مفهوم [بازی] و کلمه اسپانیایی “آمیگو” (دوست)، در هنگام یادگیری L1 و زندگی فرد را فراهم می کند نگاشتهای مداوم و قوی از این مفاهیم به کلمه این نگاشتهای مداوم منجر به پیوندهای محکم بین کلمه L1 و مفاهیم انجمن های مختلف به احتمال زیاد در طول یادگیری L2 اتفاق می افتد. مفاهیم دیگر هستند وقتی فرد کلمات L2 را یاد می گیرد به طور مداوم حضور داشته باشد – مثلاً مفهوم [مک دونالد] و کلمه “دوست”، بنابراین پیوندهای اختصاصی L2 ایجاد می شوند بین این گره ها این استدلال با نظریه سازگار است، که پیش بینی می کند که پیوندهایی که “تمرین می شوند”، یا مشاهده شده، بسیاری از اوقات قوی تر می شوند. بنابراین، اگر فرض کنیم که پیوند “آمیگو” – [بازی] است بیشتر از پیوند “دوست” – [بازی] تمرین می شد، اولی قوی تر از دومی خواهد بود.

 همچنین، با توجه به گسترش اصول فعال سازی، زمینه رمزگذاری نقش بزرگی را ایفا می کند حافظه مورد اندرسون) چنین ادعا می کند متن رمزگذاری حس کلمه انتخاب شده (یعنی یکی از معانی آن) و که اثری از آن حس و شاید متن رمزگذاری شکل گرفته است. وقتی که موضوع مورد آزمایش قرار می گیرد ، متن دوباره حس انتخابی را تعیین می کند و فعال سازی گسترش می یابد از حس انتخاب شده احتمال شناخت وقتی بزرگتر از همین حس باشد انتخاب می شود زیرا فعال سازی از یک گره حس مستقیم به ردیاب متصل می شود.

زبان یک پیام را می توان یک نشانه متنی در نظر گرفت که به یک کلمه خاص کمک می کند یک سری گره ها را فعال کنید که به زبانی دیگر فعال نمی شوند ، در نتیجه ترجیح می دهند برنامه های خاص زبان توجه داشته باشید که این اثر مشابه است خاصیت کار بارسالو همچنین به توضیح مفهوم طرحهای خاص زبان کمک می کند.

خصوصیات یا مفاهیم مرتبط با محرک ، توسط آن به طور خودکار فعال می شوند محرک بعد از اینکه اغلب در طی پردازش با آن در ارتباط بود. جفت شدن مکرر محرک و یک مفهوم باعث می شوند که یک رابطه خودکار بین آنها در حافظه برقرار شود.

بارسالو نشان می دهد که دو نوع مفاهیم وجود دارد که احتمالاً در طول دوره فعال هستند

پردازش یک محرک: مفاهیمی که دارای تشخیص بالایی هستند (“آبشش” برای “ماهی” ، و مفاهیم

مربوط به چگونگی تعامل افراد به طور معمول با موارد محرک مربوطه (“خوراکی” برای)

“سیب”). از این رو، تجربه افراد می تواند منبع تفاوت در ساختار شناختی باشد.

از آنجا که فرهنگ تجربه بشر را شکل می دهد، اختلافات فرهنگی ممکن است الگوهای مختلفی را به وجود آورد

فعال سازی یا ساختارهای شناختی در افراد.

مدل ویژگی مفهومی و نظریه کد دوگانه.

کلمات مشخص را مشخص می کند درجه بالاتری از همپوشانی مفهومی نسبت به کلمات انتزاعی دارند، دومی شامل کلمات دارای احساسات است.

این با تئوری کد دوگانه سازگار است، و استدلال می کند که کلمات مشخص دارندرابطه مستقیمی تر با مراجع تخیلی آنها از کلمات انتزاعی. از این رو، بتن کلمات به راحتی به عنوان اشیاء خارجی تصور می شوند که بین زبان ها متفاوت نیستند. به عنوان یک

در نتیجه، ویژگی های مفهومی مرتبط با کلمات مشخص در سراسر سازگار خواهد بود

زبانها از ویژگیهای مفهومی کلمات انتزاعی، همانطور که توسط پیش بینی شده است.

مدل ویژگی مفهومی و تصاویر در تبلیغات. دلالت بر این دارد که، صرف نظر از

تبلیغات 2 زبانه - 1

چقدر خوب تبلیغ کنندگان یک کلمه یا متن را از یک زبان به زبان دیگر ترجمه می کنند، این معنی نخواهد داشت

دقیقاً یکسان باشید ویژگیهای مفهومی فعال شده توسط کلمه ای مانند “آمیگو” احتمالاً نخواهد بود

همان مواردی که توسط “دوست” معادل ترجمه آن فعال شده است. مطالعات اخیر در مصرف کننده

تحقیقات از این بیانیه پشتیبانی می کند بنابراین، به نظر می رسد که اگر بالاتر باشد

درجه هم ارزی بین تبلیغات به زبان های مختلف جستجو می شود،

تبلیغ کنندگان باید اطمینان حاصل کنند که ادعای اصلی تبلیغات علاوه بر موارد دیگر، توسط نشانه های بصری نیز بیان شده است

محصولات مرتبط