تندیس های ماقبل تاریخ
تندیس سازی ممکن است قدیمی ترین هنرها باشد. مردم قبل از نقاشی یا طراحی مسکن حک شده اند. اولین نقشه ها احتمالاً بر روی سنگ حک شده یا برش خورده شده (خراشیده شده) در زمین است. بنابراین، این نقاشی ها به همان اندازه پیشگامان تندیس های امداد و نگارگری بودند.
فقط چند شیء زنده مانده اند تا نشان دهند که این تندیس هزاران سال پیش چه بود. با این وجود صدها نمونه از تندیس های اخیر ساخته شده توسط افرادی که در فرهنگ های بدوی زندگی می کنند وجود دارد. این نمونه ها ممکن است شبیه به تندیس های ماقبل تاریخ باشد.
از تندیس های ابتدایی اخیر و از معدود قطعه های باقی مانده از ماقبل تاریخ، می توان قضاوت کرد که تندیس های ماقبل تاریخ هرگز زیبا نبوده است. همیشه ساخته می شد که در آیین ها مورد استفاده قرار می گرفت. در نبرد مداوم خود برای بقا ، افراد اولیه تندیس سازی کردند تا از آنها حمایت معنوی کنند.
چهره های مرد، زن و حیوان و ترکیب اینها در خدمت احترام به نیروهای عجیب و گاه ترسناک طبیعت بود که به عنوان ارواح شیطانی یا نیک پرستش می شدند. چهره های عجیب و غریب باید نماز برای پسران قوی، محصولات خوب، و بازی و ماهی های فراوان نشان دهند. تندیس ها به شکل ماسک توسط کاهنان یا مردان دارویی که در رقص هایی طراحی شده اند که ارواح شیطانی را دور می کنند یا از نیکی ها التماس می کنند، پوشیده شده اند.
تندیس سازی در جهان باستان
اولین تمدن های مصر، بین النهرین، دره ایندوس و چین به تدریج شکل های نوشتن در حدود 3000 B.C را ایجاد کردند. مردم این تمدنها مانند اجداد ماقبل تاریخ خود نیز اعتقادات عمیقی را در تندیس سازی ابراز داشتند.
مصر
تندیس سازی مصر و تمام هنرهای مصر مبتنی بر اعتقاد به زندگی پس از مرگ بود. جسد حاکم مصری یا فرعون با دقت حفظ شد و کالاهایی با او دفن شد تا نیازهای او را برای همیشه فراهم کند. اهرام، مقبره های بزرگ بنای یادبود جیزه، برای قوی ترین فرمانروایان اولیه ساخته شده اند. فرعون و همسرش در محفظه هایی که در اعماق سنگ های سنگی ریخته شده بود، دفن شدند.
تندیس هایی به اندازه زندگی و حتی بزرگتر، حک شده در تخته سنگ، آلاباستر و سنگ آهک، به اندازه منظم و ساده به اندازه خود مقبره ها بودند. این تندیس ها که در معابد و داخل محوطه دفن قرار گرفته اند، تصاویری از حاکمان، اشراف و خدایان بود که توسط مصریان پرستش می شدند. مصریان بر این باور بودند که روح فرد مرده می تواند همیشه به این تصاویر بازگردد. صدها تندیس کوچکتر در خشت و چوب نشان داد که مردم درگیر تمام اقدامات عادی زندگی هستند: ورز دادن نان، قایقرانی، شمارش گاو. این تندیس ها به طرز حیرت انگیزی از زندگی برخوردار بودند. صحنه های حک شده در تزیینات و نقاشی شده در محوطه های مقبره یا دیوارهای معبد، زندگی مصر را با همه تنوع توصیف می کند.
تندیس سازان مصری همیشه ایده ها را به روشنی ارائه می دادند. فرعون یا نجیب بزرگتر از افراد کم اهمیت ساخته شده است. در تندیس امداد هر قسمت از یک شکل به وضوح نشان داده شده است. چشمی که به جلو به جلو نگاه می کند، در مقابل پروفایل صورت قرار می گیرد، قسمت بالایی بدن رو به جلوی آن قرار دارد، و پاها دوباره در پروفایل هستند.
مصریان غالباً ویژگی هایی از موجودات مختلف را برای نماد کردن ایده ها ترکیب می کردند. به عنوان مثال، سر انسان فرعون خوفر به شکل خزنده شیر اضافه می شود تا ابوالهول بزرگ را تشکیل دهد. این ترکیب ترکیبی از هوش انسانی و قدرت حیوانات را نشان می دهد.
تندیس سازان مصری چهره هایی ایستاده و نشسته را به صورت دور و تسکین می بخشند. تغییر در سبک، شرایط تغییر یافته را آشکار می کند. پرتره های حاکمان پادشاهی میانه (2134؟ -658؟ B.C.) قدرت و سرسختی از اجداد خود را در جیزه از دست می دهد. صورت کشیده، غمگین و خسته است. انرژی و نیرو بیشتری در دوره بزرگترین قدرت مصر، پادشاهی جدید (1067-1567 B.C.) باز می گردد. چهره های عظیم مانند شخصیت های رامسس دوم در ورودی مقبره وی در ابو سیمبل گسترده، قدرتمند و فرمانده است. پرتره کوچکتر Ramses II پایان صاف، کاردستی دقیق و ظرافت هنر اواخر پادشاهی جدید را نشان می دهد.
تندیس در بین النهرین
“سرزمین بین رودخانه ها”، بین النهرین، جامعه ای بسیار پایدارتر از مصر داشت و فاقد سنگ عظیم مصر برای تندیس های یادبود بود. شهرهای آن غالباً در اثر سیل و ارتشهای مهاجم ویران می شدند.اولین نمونه های تندیس سازی در این منطقه از مواد سبک تشکیل شده است: خاک رس پخته و بدون پخته ، چوب یا ترکیبی از چوب، پوسته و برگ طلایی. گروهی از چهره های سنگی از تل اسمر، خدایان، کاهنان و نمازگزاران را به روشی بسیار متفاوت از تندیس سازی مصر نشان می دهند. این ارقام مخروطی شکل هستند و دامنهای شعله ور، سرهای کوچک، بینی های بزرگ، بید مانند و چشمهای بزرگ و خیره کننده دارند.
تندیس های سنگی از کاخ های بسیار مستحکم شهری مانند نینوا، نمرود و خرس آباد شخصیتی تهاجمی و جنگ آورانه فاتحان بعدی (قرن 10 میلادی) در این منطقه، آشوریان را نشان می دهد. آشورها در ورودی کاخهای خود نمادهای عظیمی از قدرت و عظمت پادشاه را به شکل هیولاهای نگهبان عظیم قرار دادند – گاوهای پنج پا و بالدار با سرهای انسان. تابلوهای سنگی حک شده در نقش برجسته با صحنه هایی از شکارها، نبردها، ضیافتهای پیروزی و مراسم تشریفاتی در امتداد دیوارهای پایین در داخل کاخها قرار داده شده است.
نور و درخشندگی بیشتری را می توان در یک مرکز دیرتر این منطقه یعنی بابل مشاهده کرد. بابلی ها از کاشی های با رنگ روشن در ریل های خود استفاده می کردند.
فاتحان پارس که بابل را در قرن ششم قبل از میلاد اشغال کردند. با آنها سنتی از هنرهای زیبا را با خود به ارمغان آورد. این مهارت همچنان ادامه داشت که آنها همچنان به ایجاد طرح های عالی در برنز و طلا ادامه دادند. گاهی اوقات طرح ها الگوهای تزئینی کاملاً انتزاعی هستند. بعضی اوقات آنها اشکال حیواناتی هستند که آزادانه به شکلهای برازنده شکل می گیرند. تندیس امداد از کاخ بزرگ داریوش در تخت جمشید (که در حدود 520 قبل از میلاد شروع شده است) برخی از ویژگی های آشوری را حفظ می کند. ارقام دارای سرهایی با موهای محکم و ریش محکم است. مناطق مسطح محدود شده توسط خطوط به شدت برش در تضاد با مناطق بسیار با الگوی. ارقام موجود در این تندیس کاملاً خمیده و گرد است. پارچه ها خوب و سبک هستند.
حرکات آسان و طبیعی این چهره ها که در پیاده روی های باشکوه در امتداد دیوارهای کاخ در تخت جمشید حرکت می کنند، ممکن است به خوبی منعکس کننده خصوصیات اصیل ترین تندیس های دوره (قرن ششم میلادی)، یونانی ها باشد.
تندیس تمدن اژه
فقط چند نمونه از تندیس سازی از تمدن رنگارنگ مینو در جزیره کرت باقی مانده است. عاج و تركوتا؛ تندیس های کوچک الهه های مار، کاهنان و آکروبات ها. و فنجانهایی با صحنه های تسکین دهنده مانند گاو در شبکه گرفتار یا برداشت کنندگان از مزارع، پیشنهادهای پر جنب و جوش مینویسان را در عمل ارائه می دهند.
فقط چند نمونه از تندیس سازی از تمدن رنگارنگ مینو در جزیره کرت باقی مانده است. عاج و تركوتا؛ تندیس های کوچک الهه های مار، کاهنان و آکروبات ها. و فنجانهایی با صحنه های تسکین دهنده مانند گاو در شبکه گرفتار یا برداشت کنندگان از مزارع، پیشنهادهای پر جنب و جوش مینویسان را در عمل ارائه می دهند.
نیرو از کرت به سرزمین اصلی منتقل شد ، اما تندیس کمی از سایت هایی مانند Tiryns یا مایکنا پیدا شده است. دروازه شیر در میکانا (حدود 1250 B.C.)، با دو جانور عظیم خود که از ورودی شهر غنی شده محافظت می کنند، از این زمان یک اثر تندیس ای استثنایی است. نقاب کتک زده طلای آگاممنون به دلیل پیشنهاد قهرمانان بزرگ افسانه های هومر به یاد ماندنی است. این ماسک با فنجان های طلایی، خنجرها، سینه های سینه و اشیاء دیگر در مقبره ها و گورهای شافت مایسنا به خاک سپرده شد.
تندیس های اولیه مسیحی
تندیس های اولیه مسیحی شبیه به هنر روم بود. سارکوفاگی (سینه های خاکسپاری) که در ایتالیا یافت می شود، از نظر نوع رومی است، اگرچه توسط موضوعات، علائم یا نمادهایی که برای مسیحیان مهم هستند به آنها معنی خاصی داده می شود.
اما تندیس سازی شکل طبیعی بیان برای مسیحیان اولیه نبود. دلیل این امر آن بود كه یكی از ده فرمان منع ساخت تصاویر تراشیده شده (حک شده). بسیاری از مسیحیان اولیه این فرمان را دقیقاً مانند عبری ها تفسیر می کردند، به این معنی که تهیه هرگونه تصویری از چهره انسان اشتباه بود. سرانجام مقامات كلیسا تصمیم گرفتند كه هنر می تواند در خدمت مسیحیت باشد. این تنها ساخت بت ها (خدایان دروغین) بود که به عنوان نقض فرمان تلقی می شد.
در قرن پنجم A.D ، نیمه غربی امپراتوری روم در حمله به قبیله های آلمانی از اروپای شمالی و مرکزی سقوط کرد. این مردمان به زودی مسیحی شدند و دین را در اروپا گسترش دادند. برخلاف رومی ها ، قوم های آلمانی هیچ سنتی از نمایش انسان در هنر را نداشتند. هنر آنها عمدتاً از الگوهای پیچیده و اشکال استفاده شده برای تزیین استفاده می شد. این هنر به همان اندازه که هنرهای یونان و رومی تأثیر گذار بود، از مسیحیان نیز تأثیر گرفت.
نمونه های بسیار کمی از تندیس ساخته شده در 1000 سال اول مسیحیت وجود دارد. از جمله این نمونه های نادر می توان به محراب های قابل حمل، تمجیدها (ظروف مخصوص بقایای مقدسین و شهدای مسیحی)، كلاهبرداری ها و سایر اشیاء استفاده شده در خدمات عبادت مسیحیان اشاره كرد. اینها با دقت فراوان شکل می گرفتند و اغلب از مواد گرانبها ساخته می شدند. تندیس سازها از مواد شکننده و دوست داشتنی عاج از بسیاری جهات استفاده می کردند. آنها آن را به خاطر آرامگاه های کوچک یا پوشش های مربوط به انجیل ها، کتاب مقدس یا کتاب های نماز، حک کردند. چهره های کوچک و آزاد نشان دهنده مدونا و مسیح کودک، فرشتگان یا مقدسین مسیحی بودند.
تندیس رومانیایی
یک فصل جدید و درخشان از هنر مسیحیان بعد از سال 1000 آغاز شد. برای سه قرن بعدی تندیس سازان، معماران، ماسون ها، نجاران و صدها صنعتگر دیگر برخی از برجسته ترین کلیساهای مسیحی را که تا کنون ساخته شده اند ایجاد کردند.
این هنرمندان از صدها سال در مقیاس جسورانه تر و بزرگتر کار می کردند. برای ایده های خود، آنها به بهترین نمونه های سازه های بزرگ که می شناختند، نگاه کردند – ساختمانهای رومی. اصطلاح رومانسك نشانگر خصوصیات رومی هنر سده های یازدهم و دوازدهم است. توسط هنرمندان بعدی تغییرات مهمی ایجاد شده است. کلیساهای رومانیایی آلمانی با کلیساهای ایتالیایی و اسپانیایی با کلیساهای فرانسوی متفاوت است. ایده های کنده کاری، ساخت و نقاشی، آزادانه در گردش بود، زیرا مردم غالباً در کشورهای مختلف به عبادت در مکانهای مقدس می رفتند.
نمونه اولیه تندیس رومیایی قرن یازدهم نحوه ترجمه ایده های رومی را نشان می دهد. درهای برنز کلیسای جامع هیلدسهایم ده تابلو با صحنه های کتاب مقدس دارد. قرار دادن، هدف و ترتیب این دربهای بزرگ به وضوح درهای قرن 5 سانتا سابینا در رم را به یاد می آورد. اما جزئیات متفاوت است. ارقام کوچک پیچ و تاب می چرخند و آزادانه می چرخند. سر و دست آنها بزرگ شده و از سطح برجسته برجسته می شوند.
تندیس یونانی
در حدود 600 سال قبل از میلاد، یونان یکی از تمدنهای بزرگ در تاریخ جهان را توسعه داد. تندیس سازی به یکی از مهمترین اشکال بیان یونانیان تبدیل شد.
اعتقاد یونانی مبنی بر اینکه “انسان اندازه گیری همه چیزهاست”، هیچ جا واضح تر از تندیس یونانی نشان داده نمی شود. چهره انسانی موضوع اصلی هنر یونان بود. با شروع اواخر قرن هفتم قبل از میلاد، تندیس سازان در یونان دائما در جستجوی راه های بهتری برای نشان دادن چهره انسانی بودند.
یونانیان چهره ایستاده ای از یک مرد برهنه به نام Kouros یا Apollo ایجاد کردند. کوروس برای به تصویر کشیدن خدایان و قهرمانان خدمت می کرد. کره، یا چهره ایستاده از یک زن پارچه دار، برازنده تر بود و برای به تصویر کشیدن دختران و الهه ها استفاده می شد. چهره زن بالدار یا نایک شخصیتی پیروزی شد.
این واقعیت که تندیس سازان یونانی انرژی خود را بر روی تعداد محدودی از مشکلات متمرکز کرده اند، ممکن است به ایجاد تغییرات سریع رخ داده در تندیس یونان بین قرن 7 و اواخر قرن چهارم B.C. کمک کند. تغییر از انتزاع به طبیعت گرایی، از چهره های ساده به واقعیات، در این دوره اتفاق افتاد. ارقام بعدی نسبت های عادی دارند و به راحتی در حالتهای کاملاً متعادل ایستاده یا می نشینند.
مورخان مجموعه خاصی از اصطلاحات را اتخاذ کرده اند تا تغییرات اساسی در توسعه تندیس یونانی و به طور کلی هنر یونان را ارائه دهند. مرحله اولیه یا باستان شناسی حدود 150 سال به طول انجامید، از 625 تا 480 B.C. یک فاصله کوتاه کوتاه به نام اوایل کلاسیک یا شدید، از 480 تا 450 قبل از میلاد، توسط نیم قرن تندیس سازی کلاسیک دنبال شد. لات کلاسیک نشانگر هنر یونانی است که بین 400 تا 323 B.C تولید شده است، و هنر هلنیستی از 323 تا 146 B.C ساخته شده است.
مهمترین کاركرد تندیس یونانی احترام به خدایان و ایزدان بود. تندیس ها در معابد قرار گرفتند یا به عنوان بخشی از یک معبد حک شده بودند. معابد یونانی زیارتگاههایی بودند که برای حفظ تصاویر خدایان ایجاد شده اند. مردم در خارج از منزل می پرستیدند.
تندیس یونانی با تمدن یونان تغییر کرد. هرمس Praxiteles باریک تر و ظریف تر از SpearBearer قوی، نیرومند توسط Polykleitos است. ارقام Skopas از مقبره در Halicarnassus سخت تر و چشمگیرتر از چهره های آرام و کنترل شده توسط فیدیاس است.